ما میخواهیم چیزهای بیشتری را به دست آوریم، سالمتر باشیم، روابط بهتری با دیگران داشته باشیم و در کل بهترین نسخه از خود باشیم. اما گاهی اوقات، ما دقیقاً مطمئن نیستیم که چگونه همه این کارها را انجام دهیم. توسعه شخصی اساسا راهی برای رسیدن به اهداف و رویاهایی است که ممکن است فراموش کرده باشیم. در این مقاله، ما قصد داریم برترین و مهمترین چیزهایی را که هر فردی برای رشد، توسعه و ارتقای کیفیت زندگی خود به آن نیاز دارد، با شما در میان بگذاریم. برای همین در این مقاله از افرآموز به موضوع راهنمای جامع توسعه فردی پرداختیم:
رشد شخصی موضوع مهمیاست زیرا میتواند چیزهای شگفتانگیزی در زندگی شما را رقم بزند، وقتی بر روی توسعه شخصی کار میکنید، در واقع دارید برای بهتر شدن روابط خود را با دیگران تلاش میکنید، تلاش میکنید شغل بهتری پیدا کنید، درآمد خود را افزایش دهید و موارد دیگر. اما دانستن اینکه توسعه شخصی چیست و چگونه باید آن را انجام داد ممکن است سخت باشد.
چگونه به توسعه شخصی دست یابیم
بنابراین، چگونه میتوانید روی توسعه شخصی کار کنید؟ خوب، در ابتدا باید زمینههایی که در زندگیتان میخواهید رشد کنید، مانند مهارتهای ارتباطی یا یافتن یک سرگرمی جدید، را شناسایی کنید. سپس، میتوانید برنامهای برای رسیدن به آن اهداف را تعریف کنید. همه چیز در مورد برداشتن گامهای کوچک هر روز برای تبدیل شدن به بهترین نسخه از خود است!
در گذشته، برخی از ادیان ابراهیمییا فلسفههای هندو، و حتی بیشتر فیلسوفان معاصر، از چیزهایی مانند عبادت، نوشتن، موسیقی، اعمال معنوی یا حتی ورزش برای ارتقای کیفیت زندگی مردم استفاده میکردند.
میشل فوکو در کتاب “مراقبت از خود” از تکنیکی به نام اپیملیا صحبت میکند که در روم و یونان باستان برای زندگی بهتر توصیه میشد. این تکنیک شامل نکاتی در مورد تغذیه سالم، تمرینات بدنی، پرهیز از اعمال خاص، تفکر، عبادت و اعتراف بود – اعمالی که بسیاری هنوز در سنتهای مسیحی از آن پیروی میکنند.
در شرق از تکنیکهای جالبیبرای رشد و پیشرفت شخصی استفاده میشد. یوگا و مدیتیشن تکنیکهای باستانی چینی بودند که شامل تمرینهای تنفسی، کنترل انرژی، مدیتیشن و هنرهای رزمی در کنار تمرینهای سنتی چینی مانند ماساژ و طب سوزنی برای بهبود زندگی مردم بود. جالب است که هنوز آموزههای دو فیلسوف باستانی مانند ارسطو و کنفوسیوس هنوز در رشد شخصی در قرن بیست و یکم نقش مهمی ایفا میکند.
به سرعت در قرن بیستم با معرفی علم روانشناسی، به ویژه با حضور افرادی مانند فروید، آدلر و یونگ، جنبههای جدیدی به خودآگاهی انسان اضافه شد. در دورههای بعدی با ظهور روانشناسان مثبت گرا، این مسیر تغییر کرد زیرا روانشناسی مثبت گرا بر خلاف روانشناسی مرسوم که بر بیماریها و اختلالات تمرکز داشت، به دنبال تجربیات مثبت و احساسات خوب در انسان بود. لذت، شادی، شادی، سلامتی، رضایت، انگیزه، خوش بینی و تاب آوری در لحظات زندگی از جمله مباحث و موضوعاتی بود که در نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت.
اگر دوست داشتید مقاله چگونه به آرزوهای خود برسیم؟ را مطالعه کنید.
توسعه فردی به موارد مهمی مثل شناخت خود و سپس کشف استعدادها و تواناییهای خود، پرورش آنها و رسیدن به پتانسیل کامل میپردازد. این چیزی نیست که محدود به مرحله خاصی از زندگی باشد. توسعه فردی مهارتی است که در طول زندگی افراد به کار میرود و به بهبود کیفیت زندگی بسیاری از افراد کمک میکند؛ با اینکه خودیاری در این حوزه جای میگیرد، ولی به آن محدود نمیشود و طیف وسیعی از مهارتها را در بر میگیرد.
رشد فردی جنبههای مختلفی از جمله افزایش خودآگاهی، بهبود مهارتها و یادگیری چیزهای جدید، شناخت استعدادها و نقاط قوت، پیشرفت در شغل، درک تواناییهای بالقوه، بهبود سبک زندگی، ارتقای کیفیت زندگی، بهبود مدیریت زمان، ارتقای سلامت، ارتقای خود عزت و منزلت اجتماعی، دستیابیبه رویاها و خواستههای قلبی، بهبود روابط اجتماعی و تقویت هوش هیجانی و هویت معنوی را در برمیگیرد.
خود را بیشتر بشناسید
شاید اولین قدم به سوی رشد فردی افزایش خودآگاهی و درک خود است، این شامل درک افکار و احساسات درونی ما است که نه تنها توسط خودمان بلکه توسط خانواده، دوستان و جامعه ما شکل گرفته است. برای شناخت اینکه در کدام یک از جنبههای رشد فردی به توجه و مراقبت بیشتری نیاز داریم، از ابزاری به نام چرخ زندگی لازم است کمک بگیریم.
چرخ زندگی به هشت قسمت مساوی تقسیم میشود که هر یک بر بعد متفاوتی از زندگی تمرکز دارد. این ابعاد شامل کار و مالی، سلامتی، تفریح و فراغت، عشق، خانواده، یادگیری و رشد، معنویت، دوستان و روابط است، البته میتوانید چرخ زندگی خود را بنا به سلیقه خود طراحی کنید و عوامل دیگری را که برای زندگی شما مهم هستند را به آن اضافه یا کم کنید. نکته کلیدی این است که به هر یک از این بخشهای مهم زندگی خود امتیاز بدهید و سپس نسبت آنها را با هم مقایسه کنید. شما باید به هر قسمت از 0 تا 10 امتیاز دهید و سپس نقاط را به هم متصل کنید تا چرخ زندگی شما نمایان شود.
استرس خود را مدیریت کنید
استرس یعنی وقتی اتفاقات و رخدادهای فعلی با پیشبینیهای ما همخوانی نداشته باشد؛ آنگاه بدن ما شروع به واکنش نشان دادن میکند. این واکنشها میتواند به شکلهای مختلفی مانند سفتی عضلات، اضطراب ناگهانی، افزایش ضربان قلب و فشار خون، تنفس سطحی و حتی سرگیجه یا قهقهههای بلند خود را نشان دهد.
مدیریت استرس یعنی کنترل استرسهایی که ممکن است مانع رشد و پیشرفت ما شوند، تخلیه احساسات، پیادهروی، مدیتیشن و گوش دادن به موسیقی ملایم میتوانند به کاهش استرس کمک کنند. همچنین، تمرین تنفس و شناسایی عوامل استرسزا نیز مهم است.
زمان خود را بهتر مدیریت کنید
زمان تنها سرمایه واقعی ما در زندگی است. مدیریت زمان به استفاده بهتر از زمان موجود برای انجام کارها گفته میشود، استفاده نکردن صحیح از زمان، میتواند باعث عقب ماندن فرد در کار و زندگی خود شود. برای مدیریت زمان، باید فرصتهای خود را بهتر شناسایی کرده و برای انجام کارهای مهم از زمان به نحوه صحیح استفاده کنید.
از کمالگرایی پرهیز کنید
کمال گرایی یک ویژگی رفتاری است که بسیاری از افراد دارند. این مانند یک قفل ذهنی است که به شخص یا دیگران این احساس را میدهد که باید کار و وظایف خود را به بهترین شکل ممکن و بدون خطا و یا اشتباه انجام دهد، حتی اگر فراتر از آن چیزی باشد که واقعاً ممکن است. کمال گراها بر این باورند که تنها یک راه درست برای انجام کارها وجود دارد.
کمال گرایان معتقدند که همه چیز باید کامل باشد یا اصلا وجود نداشته باشد. آنها اغلب اهدافی را تعیین میکنند که دست نیافتنی و غیرمنطقی است و ارزش خود را در دستیابیبه این اهداف مییابند و از این طریق زندگی را برای خود سختتر میکنند.
برخی افراد فکر میکنند که کمال گرایی میتواند مثبت یا منفی باشد. در کمال گرایی منفی، اهداف تعیین شده برای فرددست نیافتنی هستند و میتوانند منجر به ناامیدی و حتی افسردگی شدید در او شوند. در کمال گرایی مثبت، اهداف تعیین شده بالاتر از حد معمول اما قابل دستیابیهستند. اگر فردی به اهداف و معیارهای خود نرسد، شخصیت و اعتماد به نفس خود را از دست نمیدهد.
برای غلبه بر کمال گرایی منفی، فرد ابتدا باید کمال گرا بودن خود را بپذیرد و سپس حوزههایی را که برای رسیدن به حد عالی تلاش میکند، شناسایی کند. اکثر افراد در همه زمینهها کمال گرا نیستند و زمینههایی مثل ظاهر، زیبایی، پوشش و آرایش، تحصیلات، کار، روابط فردی و اجتماعی و دستاوردها شامل میشود.
راههایی برای غلبه بر کمالگرایی
راههایی برای مقابله با کمالگرایی وجود دارد، مانند فاصله گرفتن از ارزشهای غیرواقعی که در تبلیغات رسانههای اجتماعی درباره روابط، موقعیت و زیبایی به تصویر کشیده شده است؛ با خود ملایم و مهربان باشید. برای کاری که انجام میدهید ارزش قائل باشید و برای آن به خودتان پاداش دهید. از مقایسه خود با دیگران بپرهیزید، زیرا مقایسه خود با افرادی که آنها را قهرمان میبینید میتواند کمال گرایی را تشدید کند، پس فقط خودتان را با خودتان مقایسه کنید، به یاد داشته باشید که شما ارزشمند و دوست داشتنی هستید. این نکته مهم را فراموش نکنید.
تا حد امکان کارها را به تاخیر نندازید
به تاخیر انداختن کارها یا اهمال کاری یکی از موضوعاتی است که در توسعه و رشد فردی به آن اهمیت داده میشود، اکثر افراد از انجام به موقع وظایف و امور محوله طفره میروند و ترجیح میدهند به کار مورد علاقه خود بپردازند. یکی از دلایل اصلی اهمال کاری ممکن است همان چیزی باشد که فروید «اصل لذت» نامیده است. این بدان معناست که ترجیح میدهیم ابتدا کارهایی را انجام دهیم که از آنها لذت میبریم و از انجام کارهایی که ممکن است کمی سخت باشند اجتناب کنیم.
به تعویق انداختن کار موانع زیادی در مسیر موفقیت ما ایجاد میکند و همه برنامهها و اهداف ما را به تاخیر میاندازد. علاوه بر این، به تعویق انداختن کار میتواند منجر به احساس گناه شود که به نوبه خود استرس، اضطراب و افسردگی را به همراه خواهد داشت.
توجه به این نکته ضروری است که در برخی موارد، اهمال کاری خود ناشی از افسردگی، استرس و ترس از شکست است. اهمال کاری میتواند منجر به از دست دادن فرصتها در زندگی شخص شود، نکته دیگر این است که در درازمدت بر اثر تعلل و اهمال کاری، مدیران، خانواده یا سایر دوستان نمیتوانند به وعدههای ما اعتماد کنند و ما را در یک چرخه معیوب از روابط مشکل دار قرار میدهند که پیامدهای جدید خود را دارد.
گامهایی برای غلبه بر اهمال کاری
اولین قدم برای غلبه بر اهمال کاری این است که از سرزنش خود دست بردارید. قدم بعدی شناسایی عواملی است که ما را وادار میکند کارهای خود را عقب بندازیم و یا در انجام آنها تعلل داشته باشیم. آیا به کسی نیاز داریم که از ما در انجام به موقع وظایفمان حمایت کند یا این ترس از شکست است که ما را مجبور به اهمال کاری میکند؟ بنابراین شناسایی عواملی که باعث اهمال کاری میشوند مهمترین گام در غلبه بر آن است.
یکی از بخشهای مهم رشد و توسعه شخصی داشتن تصویری واضح از اینکه چه کسی میخواهید باشید، است. داشتن یک خود مطلوب به معنای نارضایتی از خود فعلی شما نیست، بلکه به معنای تشخیص پتانسیل رشد و پیشرفت در خود است.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید تنها سه درصد از مردم دنیا اهداف مشخصی دارند و برای رسیدن به آن تلاش میکنند و حتی کمتر از این مقدار، آن را یادداشت میکنند. جالب اینجاست که کسانی که اهداف خود را یادداشت میکنند به احتمال زیاد به آنها دست مییابند.
اهداف میتوانند آرزو، یا نتیجه دلخواه در آینده نزدیک یا دور باشند که برای رسیدن به آن نیاز به برنامهریزی و کارهای عملی دارد. بنابراین میتوان اهداف را دسته بندی کرد و برای آنها برنامه ریزی دقیقی انجام داد. اما هدف گذاری باید ویژگیهایی داشته باشد. خوب است در این مرحله با هدف گذاری هوشمند (SMART) آشنا شوید.
SMART مخفف عبارت Specific, Measurable, Atainable, Realistic و Time Bound است. این بدان معناست که ما دقیقاً در زمینههای مختلف زندگی خود میدانیم که چه انتظاراتی داریم و از زندگی خود چه میخواهیم، اهداف ما برای ما مشخص هستند، آنها قابل اندازهگیری، قابل دستیابیو واقع بینانه هستند. به این ترتیب از خیال پردازیهای بیهدف خلاص میشویم و از طریق برنامهریزی، اقدامات عملی را تعریف کردیم.
علاوه بر نکات ذکر شده، برای تعیین یک هدف خاص، پاسخ به سوالات زیر ضروری است، سوالاتی که در زبان انگلیسی به 5W معروف هستند:
- چه کسی: چه کسی در این هدف نقش دارد؟
- چه چیزی: قرار است به چه چیزی برسیم؟
- کجا: این هدف قرار است کجا به واقعیت تبدیل شود؟
- چه زمانی: چه زمانی قرار است این هدف محقق شود؟
- چرا: دلایل و مزایای رسیدن به این هدف چیست؟
پاسخ به هر یک از سوالات فوق مهم است، زیرا به قول معروف دکتر ویکتور فرانکل،«کسی که چرایی برای زندگی دارد، تقریباً میتواند هر روشی را تحمل کند». داشتن هدف قوی نه تنها ما را در رسیدن به اهدافمان مصمم تر و محکم تر میکند، بلکه به زندگی ما معنا میبخشد و رنگ دیگری به آن میبخشد.
داشتن معنا و هدف در زندگی یکی از ویژگیهای افراد موفق و توانمند است. از سوی دیگر، یکی از مشکلاتی که ممکن است در فرآیند هدف گذاری ایجاد شود، داشتن اهداف متعدد است، به این معنی که شما در تلاش برای رسیدن به چندین هدف در یک زمان هستید.
برنامه توسعه شخصی چیست؟
برنامه توسعه شخصی که به عنوان PDP نیز شناخته میشود، نوعی برنامه ساختاریافته است که در آن فرد خود را ارزیابیمیکند و برای اهداف شخصی، تحصیلی و شغلی آینده خود برنامه ریزی میکند تا به آنها دست یابد.
اهمیت برنامه توسعه فردی
داشتن یک برنامه توسعه شخصی نه تنها برای خود فرد، بلکه برای بسیاری از سازمانهای موفق بسیار مهم است. آنها از کارکنان بخشهای مختلف میخواهند که برنامه مشخصی برای توسعه و رشد خود داشته باشند. این طرح به افراد کمک میکند تا مهارتهای خود را تقویت کنند و مهارتهای جدیدی را کسب کنند. توسعه شخصی به این معنا نیست که در آینده با هیچ مشکلی مواجه نشوید، زیرا چالشها همیشه وجود دارند، اما به افراد کمک میکند تا در غلبه بر آنها عملکرد بهتری داشته باشند.
مراحل ایجاد یک برنامه توسعه شخصی
- مهارتهای شخصی موجود و نقاط قوت و ضعف را شناسایی کنید.
- برای رسیدن به وضعیت مطلوب اهدافی را تعیین کنید.
- نقشه راه برای رسیدن به اهداف مورد نظر ایجاد کنید.
- نقشه راه ایجاد شده را ارزیابیکنید.
- پیشرفت بدست آمده را ثبت کنید.
- مسیر رو به جلو را برنامه ریزی کنید.
نتیجهگیری
هسته اصلی دستیابیبه هر موفقیتی، توسعه و رشد شخصی است. موفقیت و پیشرفت شخصی یک شبه اتفاق نمیافتد. باید خوب برنامهریزی کنید و سپس آن را اجرا کنید. با خواندن این مقاله نه تنها با مفهوم رشد و توسعه شخصی آشنا نمیشوید بلکه کمک میکند این مفهوم را به طور جزئیتر و کاربردیتر بشناسید و درباره موفقیت و رشد خود بهتر برنامهریزی کنید.